با رسیدن فصل امتحانات، گاه بذر نگرانى و دلهره و گاه ترسى پنهان و موهوم شکل مى گیرد. این مقاله مى کوشد این ابعاد را بررسى کند و با ارائه پیشنهادهایى، عوامل بازدارنده و اخلالگر را به مرز صفر برساند؛ گرچه صحبت از تمام عناصر و زوایاى این پدیده به مجموعه اى از مقالات نیاز دارد. با عنایت به ضیق زمان و ضرورت این فصل، مطالب به اختصار ارائه مى گردد تا ان شاء ا... همه از آن بهره گیرند.
اهمیت برنامه ریزی در فصل امتحان :
در خصوص اهمیت برنامه ریزى، محققین مطالب زیادی مطرح نموده اند . چهار فایده اصلى کاربرد برنامه ریزى عبارت است از:
- هدفمندى
- برکت زمان
- کاهش دغدغه
- نتایج فراوان
امروزه ضرورت برنامه ریزى، با عنایت به سرعت، اطلاعات، قدرت و تحولات انفجارى موجود، از آفتاب روشن تر است .
اهمیت برنامه ریزى آن قدر روشن و بدیهى است که بى نیاز از تاکید به نظر مى رسد. این اصل در تمام مراحل حیات آدمى و در همه امور جارى او لازم الاجرا است . برخى صاحب نظران معتقدند: ما با برنامه ریزى، تمام امکانات خویش را جهت وصول به هدف تعیین شده بسیج مى کنیم و به نوعى هماهنگى مى رسیم . بهترین مثال در این زمینه فصل امتحانات یا کنکور است.
فصل آزمون ها، از محسوس ترین زمان ها جهت به کارگیرى یک برنامه ریزى منسجم و مجدّانه به شمار مى آید؛ چون برنامه ریزى روش نظامدار انجام امور است و بدون به کارگیرى آن ، اهداف حاصل نمى گردند . در حالت فقدان برنامه به روزمرگى دچار خواهیم شد و با انجام مطالعات پراکنده انگیزه هاى خود را ضعیف مى سازیم که محصول آن اضطراب و نگرانى ها است. به منظور ورود به قلمرو جادویى و شگفت انگیز برنامه ریزى در فصل امتحانات و ارزشیابى ها، ابتدا باید تمام افکار محدود کننده را از خود برانید و به یک موجود معنوى تبدیل شوید؛ موجودى که در قلمرو درونى اش محدودیتى ندارد . در این حالت، به سطح جدیدى از معرفت درونى مى رسید که با شما نجوا مى کند: «من مى توانم در این لحظه چنین کارى را به خوبى انجام دهم» .
جالب این که با چنین باورى تمام کمک هاى مورد نیاز را دریافت خواهید کرد. اگر بخواهیم ذهن را در جایگاهى قرار دهیم که معجزه بیافریند، باید همه چیز را به برنامه و توکّل در آمیزیم.
اضطراب امتحان :
واژه اضطراب امتحان که از ترکیب کلمه هاى اضطراب (Anxiety) و امتحان (Test) تشکیل شده ، نوعى حالت هیجانى ناخوشایند و مبهم است که باپریشانى، وحشت، هراس، تپش قلب، تعریق، سردرد و بى قرارى، تکرّر ادرار و تشویش همراه است. آنچه این حالات را از هراس یا ترس شدید جدا مى کند این است که منبع اضطراب معمولاً به طور دقیق شناخته شده نیست ؛ اما در ترس شدید اغلب علت هراس براى ما مشخص است.
علل اضطراب امتحان:
به عقیده صاحب نظران سه دسته عوامل در اضطراب دخالت دارند.
- عوامل فردى و شخصیتى
- عوامل اجتماعى
- عوامل آموزشى
1- عوامل فردى و شخصیتى :
تعدادى از این عوامل عبارتند از:
1 – 1- بین اضطراب امتحان و اضطراب عمومى که یک خصیصه و صفت شخصیتى است و میزان آن در افراد مختلف متفاوت است، رابطه وجود دارد. یعنى گاه فرد مضطرب علاوه بر شرایط امتحان در شرایط رانندگى و سخنرانى و گفت و گو نیز اضطراب دارد. براى حل این مشکل موارد زیر پیشنهاد مى گردد:
- مطالعه و پرسش از خود
- تصور سخنرانى خود براى دیگران
- نوشیدن آب قبل از سخنرانى و حتى امتحان جهت کاهش تنش
2 – 1- اعتماد به نفس ارزش و اعتبارى درونى است که یک فرد در زمینه هاى مختلف زندگى، تحصیلى، اجتماعى، جسمانى و هوش براى خود قائل است. افرادِ داراىِ اعتماد به نفسِ بالا براى برخورد شایسته با امتحان و مشکلات توانایى زیادى دارند.
3 – 1- هوش و توانایى ذهنى و شناختى در رفتارها، فعالیت ها و اندیشه ها و عواطف تأثیر بسیار دارد. ساراسون و همکارانش نشان داده اند که بین هوش و اضطراب امتحان رابطه مستقیم وجود دارد. بر این اساس، افراد با سطوح هوشى مختلف از نظر تجربه اضطراب امتحان متفاوتند؛ یعنى افراد داراى بهره هوشى متوسط، در مقایسه با افراد داراى بهره هوشى بالا و پایین، از اضطراب ناتوان کننده اى رنج مى برند. البته این مسأله با مشاوره قابل تعدیل است.
4 – 1- گاهى افرادى که از اضطراب امتحان رنج مى برند، افکارى منفى و اغلب غیر واقعى از خود دارند ؛ خود را فردى شایسته نمى دانند و به شدّت از شکست مى ترسند. این افراد باید نقاط مثبت خویش را فهرست کنند و نقاط قوت خویش را پیش رو بگذارند تا بدانند خداوند هیچ موجود بى استعدادى نیافریده است.
به نظر مى رسد افراد نسبتاً خوش بین - نه خوش خیال - در زندگى و تحصیلات خود موفقیت بیش تر کسب مى کنند. هنگامى که شخص امتحان مى دهد، داشتن احساس و تفکّرِ مثبت و خوش بینانه مى تواند موجب کامیابى اش شود. در واقع این اضطراب نیست که به طور مستقیم به ضعف عملکرد و نمره پایین فرد در آزمون مى انجامد، بلکه سبب اصلى شکست، افکار نامربوطى است که اضطراب به ارمغان مى آورد.
5 – 1- هر آزمونى آمادگى ویژه مى طلبد. آمادگى براى بعضى از آزمون ها به ساعت و براى بعضى به روز است. گاه اضطراب امتحان در عدم توازن زمان تخصیصى ما و زمان لازم براى کسب آمادگى ریشه دارد. هر اندازه میزان آمادگى پایین باشد، اضطراب شدیدتر خواهد بود.
بسیارى از افراد هنگام امتحان و در زمانى که باید سراغ کتاب بروند، از آن مى گریزند؛ چون اصولاً انسان از قید و بند گریزان است. اینان باید توجه داشته باشند مطالعه درسى قید و بند نیست، پلکان صعود به بلندى ها و رشد است. آدمى معمولاً با وعده گذارى درونى و موکول کردن مطالعه به یک ساعت یا چند ساعت بعد و تردید در شروع، زمان ها را از دست مى دهد و دچار اضطراب فقر زمان مى شود.
6 – 1- برخى از صاحب نظران معتقدند بازدهى و عملکرد ضعیف افراد داراى اضطراب بالا به میزان زیادى به کیفیت توجه و تمرکز آنان در خلال امتحان بستگى دارد. فرد مضطرب، به علت توجه به تشویش و نگرانى خود در هنگام امتحان، به محتواى اصلى امتحان کم تر توجه مى کند و این مسأله به عملکرد پایین وى مى انجامد.
2- عوامل اجتماعى :
انتظارات و توقعات، چشم و هم چشمى ها و تشدید آن توسط مراکز آموزشى و جامعه و خانواده در این بخش مى گنجد؛ براى نمونه به ذکر چند مورد بسنده مى شود:
2-1- رقابت: مقصود رقابت هاى ناسالم و بیمارى 20 گرایى است که از جهت روانى پیامد هایى زیانبار دارد.
2-2- انتظار تحمیلى: عمدتاً افراد حاشیه اى براى فرد دام گستر مى شوند و آثار و تبعات روانى به بار مى آورند. انتظارهاى تحمیلى، دانش آموز و دانشجو را در جلسه امتحان به مرحله قبض روح مى رساند.
3- عوامل آموزشى :
میزان شیوع اضطراب امتحان در مقطع ابتدایى کم تر از راهنمایى و در راهنمایى عموماً کم تر از دبیرستان است؛ ولى در کنکور به اوج مى رسد. البته این اضطراب گاه در دانشگاه نیز اوج مى گیرد؛ ولى شایع نیست و در سیستم آموزشى و تفاوت هاى تدریس و آزمون ریشه دارد.
واژه شناسى آموزشى :
امتحان به معناى «آزمودن، آزمون، آزمایش، آزمایش کردن، تجربه، تفحص، تجسس، تفتیش، جست وجو، نگریستن، تأمل کردن و اندیشیدن پایان کار و...» است . امروزه یکى از انگیزه هاى مهم مطالعه امتحان است؛ متأسفانه سهم ساعتى ما از مطالعه براى هر ایرانى 2 ساعت است. در بعضى از ملل جهان «ساعت» ملاک مطالعه است؛ براى مثال ژاپنى ها با داشتن روزنامه ها و مجلات در تیراژ میلیونى و سطح مناسب چاپ، نشر، عرضه و فروش کتاب در صدر جدول ساعات مطالعه قرار دارند و مطالعه را در معناى صحیح آن «یعنى به دقت نگریستن در هر چیز براى واقف شدن به آن» به کار مى برند.
بعضى صاحب نظران معتقدند: مطالعه یعنى خواندن و باز خواندن یک قطعه، یادداشت برداشتن و مطالب را بررسى کردن و در اهمیت لازم قرار دادن.
گروهى دیگر مى گویند: مطالعه و خواندن کتاب یا نوشته، کارى پویا و فعال است و منتج به یادگیرى، یاد سپارى و انتقال مجدد آموخته ها مى شود.
البته با فرض هر تعریفى، روش مطالعه متفاوت خواهد بود. مطالعه براى امتحان با همه انواع مطالعات تفاوت دارد و با تعریف آخر متناسب تر مى نماید.